سقای کربلا |
به گزارش جماران، آیت الله امینی در این دیدار، با ذکر خاطراتی از اولین آشنایی خود با حضرت امام و یادآوری درس اخلاق تاریخی ایشان در سالهای پس از فرار رضاخان اظهار داشت: امام یک چهره اخلاقی در حوزه بود، به عنوان یک فردی که هم خودش به رعایت اخلاق مقید است و هم جنبههای اخلاقی را رعایت میکند.بنده سال 1321 به قم آمدم، همان زمانی که متفقین ایران را اشغال کرده بودند. در درسهای اخلاق امام که عصرهای پنجشنبه و جمعه گفته میشد شرکت میکردم و آن حالات و معنویات آن زمان را فراموش نمیکنم. امام در آن وقت مسائل اخلاقی را میگفتند و به نحوی این سخنانشان گیرا بود که همینطور روی جریان عادی افراد گریه میکردند. طلبهها و بازاریهای زبدهای بودند که در آن درس شرکت میکردند. آن حالات برای بنده خیلی جالب بود به طوری که تقریباً یک هفته شارژ شده بودیم و یک حالت غیرعادی داشتیم و ساعت شماری میکردیم برای پنجشنبة بعدی که به درس امام برویم. من حالات خوبی را از آن وقت به یاد دارم. نوعاً دیگر افراد هم همینطور بودند. این استاد بزرگ حوزه علمیه افزود: ارادت بنده به امام از همان وقت شروع شد، اما به خاطر اوضاع نابسامان آن سالها دوباره به اصفهان برگشتم و تا سال ???? که دوباره به قم آمدم در اصفهان بودم. گرچه در سالهایی که در اصفهان بودم خدمت امام نمیرسیدم، ولی آن عشق و علاقة به امام در ذهن من بود و آثار امام را همانجا میخواندم. کتاب کشف اسرار که آن زمان کتاب بدیعی بود و برای ما ضرورت داشت، مکرر خوانده بودم. اما جاذبیت امام از جهت اخلاقی سبب شده بود که ما به ایشان گرایش پیدا میکردیم. من کتاب چهل حدیث را که دستنویس خودشان بود با لطف امام از ایشان گرفتم و دو ـ سه مرتبه به دقت خواندم. آن کتاب به قدری برای من جاذبه داشت که آن وقتها خط من یک مقداری ـ بدون اینکه توجه داشته باشم ـ شبیه به خط امام شد؛ چون شیفتگی به آن مطالب اخلاقی و امام داشتم، با خواندن کتاب، خود به خود خطم شبیه خط امام شده بود. این جنبة اخلاقی و معنوی امام بود که در این قسمتها گیرا بود و حتی شاگردان امام هم شاگردان خاصی بودند و خیلی به معنویات علاقه داشتند که با امام در ارتباط بودند. جنبههای اخلاقی امام در درس و جاهای دیگر خیلی گیرا بود و شاگردان و مریدانش هم معمولاً از این جهت به ایشان علاقهمند میشدند. وی اظهار داشت: قبل از پیروزی انقلاب هم فکر میکردیم آنچه که امام در صددش بود که انقلاب را ایجاد کند، بیش از هر چیزی جنبة اخلاق اسلامی بود. ما انتظار داشتیم بعد از پیروزی انقلاب هم بیش از هر چیزی به مسائل اخلاقی اسلام پرداخته شود. امام هم ظاهراً همین را انتظار داشت. کمتر سخنرانی امام هست که اول یا وسط یا همهاش جنبههای اخلاقی نباشد. حتی در آن اوقات بسیار حساس سیاسی هم که صحبت میکردند به جنبههای اخلاقی میپرداختند. چون امام عقیدهاش این بود که اگر اخلاق اسلامی در نظام اسلامی پیاده شود، حالا چه به وسیلة مسئولین امر و چه به وسیلة مردم عادی و همینطور طلبهها؛ مشکلات کمتر به وجود میآید و کارها بهتر پیشرفت میکند. آیت الله امینی ادامه داد: اما حالا بعد از سالهای سال این قابل بررسی است که ما در مسائل اخلاقی چه مقدار عنایت داشتیم و چه مقدار عمل شد. البته اخلاق که میگویم اخلاق بر کنار از اجتماع مقصودم نیست، چون امام اخلاق را در متن جامعه میدید. امام عقیده داشت که اگر از اخلاق جدا شدیم و فقط به سمت سیاست رفتیم، آثار مطلوبی را نخواهیم داشت. استاد حوزه علمیه خاطرنشان ساخت: مشکلات جامعة ما در این زمان و در زمانهای گذشته همین است؛ ما جنبههای سیاسی اسلام را گرفتیم و بعد از پیروزی انقلاب آنها را بزرگ کردیم، صحیح هم هست، چون مسائل سیاسی در آن زمان متروک بود در حوزهها و بعضی فکر میکردند که مگر اسلام سیاست هم دارد! اما این سیاست منهای اخلاق نمیتواند کارساز باشد. وی اضافه کرد: اگر یک مسئولی مقید به اخلاق اسلامی باشد، میتواند در کارها موفق باشد ولی اگر مقید به اخلاق نشد و رفت به سمت سیاست تنها، کار او نتیجة مطلوب نمیدهد. ما مشکلات و ضعفهایی که الآن در جامعه خود احساس میکنیم، در اثر همین کمبود اخلاقی است و متأسفانه در مواردی هم که اخلاق گفته میشود، خودمان هم مقید به آن اخلاق نیستیم و تقریباً گفتار تنها است، و گفتار تنها نمیتواند نتیجه مطلوب داشته باشد. آیت الله امینی خطاب به مسئولین مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی گفت: از شما انتظار میرود که جنبههای اخلاق را بیشتر ظاهر کنید و در مراسم امام و در همه جا بیشتر عرضه بدارید. وی یادآور شد: جنبة اخلاق در مراسم امام باید رعایت شود، زیرا خارجیها که میآیند در آن جلسات شرکت میکنند، انتظار دارند اخلاق اسلامی را در جامعه ما ببینند؛ در رفتار رانندگان و فروشندگان و بازار و هم در رفتار مسئولین اخلاق را ببینند؛ یعنی ببینند مسئولین با مردم صادقند. آیا راست میگویند یا ظاهرسازی میکنند، آیا واقعاً به امام علاقه دارند یا اینکه این یک ظاهرسازی است. چون علاقه به امام فقط به گفتن و شنیدن و تکرار این حرفها نیست. علاقه به امام این است که واقعاً آنچه را امام عمل میکرد به آنها عمل کنند. اگر خارجیها بیایند در همان جلسات مربوط به امام هم بداخلاقی ببینند، اثر مثبتی در آنها نخواهد داشت، بلکه اثر منفی خواهد داشت. در جامعه هم به همین صورت است، واقعاً انسان خیلی ناراحت است. بنده که از این جهت خیلی ناراحتم. وی در پایان اظهار داشت: به نظر میرسد که اخلاق عملی امام به نحوی که باید باشد عرضه نمیگردد و عمل نمیشود. مثل اینکه اخلاق به نحوی که در جامعة ما باید جا بیفتد، جا نیفتاده است. باید بررسی شود که مثلاً امام چه مقدار دربارة راستگویی و صدق صحبت کردند، چقدر در رابطه با تقوا سخن گفتند و چه مقدار به مسئولین امر توصیه کردند و چه توصیههایی کردند! بنده وضع جامعه را که میبینم رنج میبرم! به این جهت که آن جنبههای اخلاقی که امام میخواست را به طور کامل نمیبینم. [ چهارشنبه 90/3/11 ] [ 8:56 صبح ] [ رضا یوسفی ]
|
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |